جبر و اختیار از مهم ترین و قدیمیترین مباحث فلسفه نظری تاریخ است. اهمیت و حساسیت این مسأله از بعد دینی و کلامی به این دلیل است که با مسائل اراده، استطاعت، قدرت، علم خداوند به افعال بندگان، مخصوصاً خلق افعال و قضا و قدر و طلب و اراده، پیوندی تنگاتنگ دارد. سؤالی که در این چکیده کامل
جبر و اختیار از مهم ترین و قدیمیترین مباحث فلسفه نظری تاریخ است. اهمیت و حساسیت این مسأله از بعد دینی و کلامی به این دلیل است که با مسائل اراده، استطاعت، قدرت، علم خداوند به افعال بندگان، مخصوصاً خلق افعال و قضا و قدر و طلب و اراده، پیوندی تنگاتنگ دارد. سؤالی که در اینجا مطرح می شود این که آیا از دیدگاه امام علی(ع) در نهج البلاغه انسان مختار است یا مجبور و آیا این مختار بودن منافاتی با اراده الهی دارد؟ بر این اساس، یافته های پژوهش حاکی از آن است که امام علی(ع) در نهج البلاغه به تصادف و جبر تاریخی اعتقادی ندارد و معتقد به رابطه علت و معلول در حوادث و رویدادهای تاریخ است. به طوری که انسان در بینش فلسفی امام علی(ع) یک قربانی بی اراده در مقابل خدای تاریخ نیست، بلکه خود، خود تاریخ و سازنده آن است و می تواند در پهنای قضا و قدر الهی، به راه خیر و سعادت رهنمون شود. در نگاه امام(ع) اراده انسان ها در طول اراده و سنت های الهی است و جبری بر تاریخ مسلط نیست. بر این اساس، مختار بودن، یکی از ویژگی های مهم انسان از نظر نهج البلاغه است. روش تحقیق پژوهش حاضر در مقام گردآوری کتابخانه ای- اسنادی و در مقام داوری توصیفی- تحلیلی می باشد.
پرونده مقاله
مشارکت سیاسی، و حاکمیت مردم بر مردم (دموکراسی)، یکی از الگوهای جدید و دستاوردهای تمدن امروز برای اداره و نظام مدیریتی جامعه است. پیچیدگی مدیریت جامعه و میزان مطالبات مردم و اجرای توسعه یافته این الگو در جوامع پیشرفته، وظائف ما را در شناخت هر چه بیشتر این حق عمومی از منظ چکیده کامل
مشارکت سیاسی، و حاکمیت مردم بر مردم (دموکراسی)، یکی از الگوهای جدید و دستاوردهای تمدن امروز برای اداره و نظام مدیریتی جامعه است. پیچیدگی مدیریت جامعه و میزان مطالبات مردم و اجرای توسعه یافته این الگو در جوامع پیشرفته، وظائف ما را در شناخت هر چه بیشتر این حق عمومی از منظر دینی گوشزد میکند. جالب است این الگو به نحو کم سابقه و در عین حال متعالی و درخشانی 1400 سال پیش در حکومت امام علی اجرا شده است. در این نوشتار اهمیت و میزان مشارکت سیاسی مردم در سرنوشت اجتماعی خودشان را از منظر قرآن و نهج البلاغه و تفسیر و تحلیل پارهای از محققان اسلامی را بررسی میکنیم.
پرونده مقاله
نظریه ابدان روحانی، یک نظریه جدید کلامی در باب سرشت انسان است که برای اولین بار توسط خانم ننسی مورفی (الهی دان آمریکایی) مطرح شده است. بر اساس این نظریه انسان دارای ساحتی به نام روح نیست؛ ولو آنکه موصوف به روحانیت و دارای استعدادهای عالی است. این نظریه بر مبنای نظریه تک چکیده کامل
نظریه ابدان روحانی، یک نظریه جدید کلامی در باب سرشت انسان است که برای اولین بار توسط خانم ننسی مورفی (الهی دان آمریکایی) مطرح شده است. بر اساس این نظریه انسان دارای ساحتی به نام روح نیست؛ ولو آنکه موصوف به روحانیت و دارای استعدادهای عالی است. این نظریه بر مبنای نظریه تکامل داروین،یک تبیین فیزیکال و متکی بهیافتههای تجربی، درباره سرشت انسان ارائه میدهد. از نظر نویسنده، استعدادهای مخصوص به انسان مثل سایر استعدادهای مشترک با حیوانات، از نوع فیزیکال هستند؛ با این تفاوت که به استعدادهای عالی، تحوّلیافتهاند. اما این نظریه از دو جهت مورد نقد است. اولا روایات شیعی علی الخصوص نهج البلاغه ضمن صحه گذاشتن بر اصل تکامل در خلقت انسان، برخلاف نظریه تکامل، خلقت جسم و روح آدم را دفعی میدانند؛ نه تدریجی. ثانیا بر اساس این روایات، روحانیت انسانیک جنبه حقیقی از انسان است نه آنکه صرفا وصف بدن آن باشد. این روایات حتی خلقت ساحت روحانی انسان را مقدم بر خلقت جسمانیاش قرار داده و استعدادهای عالی را به روح منتسب میکنند، نه بدن
پرونده مقاله
یکی از پدیده های مشترک ادیان بزرگ جهان، توصیه و سفارش آنها به سلوک زاهدانه و مراقبه نفس است. ریاضت و تحقیر دنیا و پرهیز از لذائذ دنیوی از مشخصات بارز ادیان و مکاتب هندی و آئین بوداست. از طرفی در تعالیم و آموزهای اسلامی هم توصیه هایی به مسلمانان برای مراقبه نفس و خودسازی چکیده کامل
یکی از پدیده های مشترک ادیان بزرگ جهان، توصیه و سفارش آنها به سلوک زاهدانه و مراقبه نفس است. ریاضت و تحقیر دنیا و پرهیز از لذائذ دنیوی از مشخصات بارز ادیان و مکاتب هندی و آئین بوداست. از طرفی در تعالیم و آموزهای اسلامی هم توصیه هایی به مسلمانان برای مراقبه نفس و خودسازی وجود دارد. مقاله حاضر به شیوه توصیفی، تحلیلی، به بررسی مقایسه ای ریاضت و تهذیب نفس در تعالیم اسلامی با مکاتب فلسفی هند و آئین بودا می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که ادیان غیرتوحیدی هند و آئین بودا هم نظیر آموزه های اسلامی، تعالیمی را جهت تهذیب و تربیت انسان برای زندگی فردی، اجتماعی و رساندن او به سعادت، به پیروان خود توصیه نموده اند و شباهت هایی هم در برخی موارد میان آموزه های آنها وجود دارد، بخصوص آئین بودا که برای رساندن انسان به آرامش، برگزیدن یک راه میانه را بین بهره گیری از دنیا و ترک آن پیشنهاد می کند و از مکافات عمل سخن می گوید اما به علت اختلاف در جهان بینی، انگیزه و روح حاکم بر این اعمال در دو مکتب، بسیار باهمدیگر متفاوت است.
پرونده مقاله